
تکنیک های نوآوری سازمانی
نوآوری به معنای عملی کردن یک تفکر خلاق است و نوآوری سازمانی کلید موفقیت در عرصه تکراری سازمان است. زمانی که از مبحث نوآوری سخن به میان میآید، اذهان ناخواسته به سوی نوآوری محصول و بعضا فرایند تولید آن متمرکز میشود،حتی در بعضی مواقع در مورد نوآوری خدمات هم صحبتی به میان نمیآید. اما نوآوری در فرآیند، بازاریابی و مدیریت نیز، لازم است. وقتی راجع به اهمیت نوآوری و سازوکارها می پردازیم باید توجه داشت که تنها در یک محیط رقابتی «جهانی» است که میتوان درباره این مفاهیم بحث کرد.
در حالی که ما در این برهه از زمان به نوآوری در کل فرایندهای سازمان ؛ یعنی فرایندهای پشتیبانی، عملیاتی و بهخصوص فرایند مدیریتی نیاز داریم و بدون سامان دادن به این فرایندها، عملا نوآوری محصولی مفید و مؤثر واقع نخواهد شد.
ویژگیهای محیط نوآوری
اینکه چطور محیطی را برای نوآوری ایجاد کنیم، نکته مهمیاست. نوآوری را فرایند و محصول و سازمان ایجاد نمیکنند، بلکه پرسنل آن را ایجاد میکند و این همان مدیریت نوآوری است. مسئولیت مدیران ارشد یا پرسنل یک سازمان است که محیط را برای نوآوری به وجود آورند. برای ایجاد چنین محیطی 8 شرط ذیل لازم است:
ریسک، اعتماد بین افراد، رکگویی، تعهد افراد نسبت به شغل و سازمانی که در آن مشغول فعالیت هستند، دادن آزادی و اختیار عمل به افراد برای تصمیم گیری، سرزندگی و داشتن روحیه خوب در افراد یک سازمان، گفتوگوی باز برای ایجاد سینرژی و پشتیبانی از ایده منابع.
ویژگیها یا شروطی که ذکرشد در برخی سازمانهای صنعتی کمتر مورد توجه قرار میگیرد، از اینرو مدیریت ارشد هر سازمان باید توجه داشته باشد که 80 درصد نوآوریها را پرسنل سازمان و 20 درصد را مدیران ایجاد میکنند. پرسنل سازمان مسئولیت نوآوریهای کوچک و مدیران سازمان مسئولیت نوآوری بزرگتر را دارند.
8 ویژگیای که اشاره شد بستر ایجاد نوآوری در کل سازمان و بهبودهای مستمرکوچک و بزرگ است. اگر ما نتوانیم محیط و فرهنگی را ایجاد کنیم که پرسنل با افکار جدید تشویق و آشنا شوند، نوآوری هم قابلقبول نخواهد بود.به این ترتیب ما در فرایندهای نوآوری با یک پارادوکس مواجه هستیم زیرا از یک سو نیاز به نوآوری داریم و از سوی دیگر ممکن است محیط، آمادگی نوآوری را
نداشته باشد و یا به عبارتی فرهنگ نوآوری در سازمان حاکم نباشد.
در این مورد اگر مدیریت ارشد یک سازمان با فرهنگ یادگیری، آموزشهای یادگیری را به پرسنل سازمان انتقال دهد، در آن صورت ما به آن فرایند مورد نظر خواهیم رسید. یک سری آموزشهایی است که نه از بیرون سازمان، بلکه از درون سازمان صورت میگیرد که در کل سازمان، فرهنگ یادگیری را ایجاد میکند. زیرا با یادگیری و دانش بیشتر، نوآوری بیشتر ایجاد میشود.
ضرورت تقویت نوآوری در سازمانها
اگر بخواهیم نوآوری را که امری است مقتضی در دنیای امروز نهادینه کنیم، باید عوامل آن در سازمان فراهم شود و تحت فرایند مناسب دائما توسعه یابد. رسیدن به چنین سازمانی نیاز به فرایند تحول اساسی دارد لذا مدار نوینی که سازمان مورد نظر باید در آن قرار گیرد، مداری است که سازمانهای یاد گیرنده در آن قرار دارند. سازمانهای یادگیرنده، عامل نوآوری را درون خود تقویت میکنند و نوآوری نیز تداوم مییابد ولی سازمانهای موجود ممکن است سازمانهای یادگیرنده نباشند و تا زمانی که تبدیل به سازمانهای یاد گیرنده نشوند این فرایندها شکل نمیگیرند و نوآوری در فرایندها اتفاق نمیافتد.
اجزای اصلی نوآوری سازمانی
1- وجود اعتماد و حمایت در سازمان لازم است. اگراین دو عنصر در سازمان نباشد و افراد در حمایت از تفکر خلاق همکاران خود بی میل باشند، شانسی برای نوآوری وجود ندارد.
2- همواره میلی به انجام ریسک و قبول شکست به عنوان تجربهای برای یادگیری وجود دارد. ترس از شکست، یکی از سختترین موانع در راه خلاقیت است.
3- نوآوری میبایست چالشهای عمده و توانایی بسط دادن فکر را به همراه داشته باشد. یک فکر کنترل شده عموما نمیتواند خلاق باشد.
منبع:
پارس مدیر